بسم الله الرحمن الرحیم
خاطراتی از شهید فقیهی فر
در یکی از بازدید های مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس شهید فرخ رضا در یکی از خاکریز ها مشغول نماز بودند و آن قدر اوج معنوی راز ونیاز غرق شده بودند که وقتی بچه ها به سراغ ایشان رفتند و این شهید بزرگوار را بلند کرده بودند در حالی که صورتش پراز اشک و خاک بود وقتی علت این حال را از وی جویا شدند در پاسخ می گوید در آن حالتیکه پیدا کرده بودم بچه های تفحص را که در حال جستجویپیکر شهییدان بودند دیدم و آقا امام زمان (عج) را مشاهده کردم که در جمع آن ها حاضر شدند و از بچه ها می خوا ستند تا ایشان هم در جستجوی شهدا به آنها کمک بکنند. خلوص نیت و باطن صاف فرخ رضا فقیهی فر او را تا وادی شهادت کشاند.
پروانه ::: جمعه 86/1/31::: ساعت 9:23 عصر
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 44
بازدید دیروز: 35 کل بازدید :144073
بازدید دیروز: 35 کل بازدید :144073
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<
پروانه
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هر چه خواهی کن
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هر چه خواهی کن
>>آرشیو شده ها<<
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لینک دوستان<<
جهاد مجازی
ضد وهابیت
توکای شهر خاموش
خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا
انگاره های یک دیوانه
انتظار فرج
انگاره های یک دیوانه
ضد وهابیت
توکای شهر خاموش
خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا
انگاره های یک دیوانه
انتظار فرج
انگاره های یک دیوانه
>>لوگوی دوستان<<
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<